ما در شبکه های اجتماعی :
ما در شبکه های اجتماعی :
این موافقتنامه اصل را بر اعتماد و مبنای کار را بر صحت عمل گذارده است. باین مفهوم که کشورهایی که در مسیر ترانزیت حمل و نقل کالا قرار میگیرند اسناد تسلیمی و پلمپ و مهر وسایط نقلیه شرکتهای حمل و نقل بینالمللی را معتبر شناخته و بر اساس آن اجازه ترانزیت کالا را صادر مینمایند.
گر چه متاسفانه در عمل اعضا یکدست نبودند و بودند شرکتهایی که از این روش سو استفاده کردهاند و سبب شدهاند که روح اعتمادی که روزهای اول بر فضای این موافقتنامه گسترده شده بود به قالب بدبینی و شک کشانده شود ولی خوشبختانه چون اکثریت اعضا سازمان ایرو جز راه صحت و سلامت راهی را انتخاب نکردهاند، هنوز اعتبار آن پا برجاست که امید میرود آنان که راهی جز سلامت و صحت برگزیدهاند تغییر روش دهند. ماده واحدهای که به عنوان لایحه قانونی الحاق دولتی ایران به کنوانسیون گمرکی و حمل و نقل بینالمللی کالا در فروردین سال 1350 به تصویب مراجع قانونگذاری رسید شامل یک مقدمه و 51 ماده و 9 ضمیمه و یک پروتکل بود که در تبصره یک آن اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بر اساس مجوز مفاد بنده ماده 5 قرار دارد به عنوان موسسه ضامن شناخته شده و تصویب گردیده است. که عیناً در تبصره 1 قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون گمرکی مربوط به حقل و نقل بینالمللی کالا 1975 که مشتمل بر 64 ماده و هشت ضمیمه باز هم اتاق بازرگانی و صنایع و معادن با توجه به مفاد بند 1 ماده 6 کنوانسیون به عنوان موسسه ضامن شناخته شده است. یادآوری و آموزش رانندگان ایرانی و رابطه با راهنامه CRM و بیمه مسوولیت
اقداماتی که میبایستی در صورت اطلاع از حوادث در ارتباط با راهنامههای C.M.R انجام شود:
الف) در محل وقوع حادثه حداکثر سعی و کوشش جهت جلوگیری و یا توسعه خسارت وارده به کالای موضوع راهنامه به عمل آید.
ب) وقوع حادثه به اطلاع مقامات انتظامی و یا مراجع ذیصلاح برسد و از آنان درخواست تنظیم گزارش شود.
ج) بلافاصله و منتهی ظرف مدت پنج روز (بدون احتساب تعطیلات رسمی) پس از اطلاع از وقوع حادثه و یا ادعای غرامت توسط دورنویس (فکس) طبق فرم پیوست شماره 5 و یا 6 برای شرکت ایران حامی کارگزار بیمهای انجمن و رونوشت آن به انجمن ارسال شود.
د) در صورت وقوع حادثه در خارج از کشور ترتیبی داده شود که حتیالامکان یکی از کارشناسان صلاحیتدار بینالمللی، مانند لویدز، از کالا و محل وقوع حادثه بازدید کرده و در مورد علت و چگونگی حادثه و میزان خسارت گزارش تهیه کند.
ه) اسناد وقوع در داخل کشور، پس از اجرای بند ج بالا، کارشناس بازدید خسارت به شما معرفی خواهد شد.
و) اسناد و مدارک زیر در مورد خسارت تهیه و در اختیار انجمن قرار دهد:
1) راهنامه، صورت بستهبندی و فاکتور خرید کالا
2) اصل سند مطالبه خسارت از طرف زیان دیده
3) اصل صورت مجلس گمرکی (در صورت وجود)
4) اصل گزارشات مقامات انتظامی (در صورت وقوع حادثه وسیله نقلیه)
5) اصل گزارش کارشناس بازدید کننده (یکی از کارشناسان صلاحیتدار بینالمللی مانند نمایندگان لویدز) از خسارت کالای موضوع راهنامه (و صورت حساب ایشان)
6) اصل گواهی کسر تخلیه (در صورت احراز گواهی کسر تخلیه)
توجه: بدون کسب موافقت کتبی بیمهگر، صادر کننده راهنامه مجاز به پذیرفتن مسوولیت، (مگر این که مسوولیت بدون قبول وی نیز محرز بوده باشد) نسبت به هر گونه حادثه و خسارت ناشی از آن نمیباشد. در غیر این صورت بیمهگر میتواند از پرداخت خسارت مربوطه به مسوولیت پذیرفته شده خودداری نماید.
ز) از آنجا که قرارداد بیمه توسط انجمن به نمایندگی از طرف شما، امضا شده است، لطفاً همیشه، هر خواسته یا خسارتی را فقط به انجمن و شرکت ایران حامی اطلاع دهید.
بخشی از آییننامه اجرایی قانونی حمل و نقل و عبور کالای خارجی
ماده 44- هرگاه مهر و موم (پلمپ) گمرکی عمداً شکسته شده باشد و دخل و تصرف در کالای عبوری خارجی شده باشد با مرتکب یا مرتکبین طبق قانون راجع به مجازات قاچاق رفتار میشود. به علاوه چنان چه این عمل مستوجب کیفر دیگری بر طبق مقررات قانونی باشد مرتکب یا مرتکبین به همان کیفر نیز خواهند رسید.
ماده 45- چنان چه محکومیت اشخاص حقیقی یا حقوقی از طرف دادگاه ذیصلاح قطعیت یابد و به موجب قوانین و مقررات تجاری کشور، مرتکب یا مرتکبین مستوجب محدودیت و یا محرومیتهای دیگری هم باشند با آنان طبق مقررات اخیر نیز رفتار خواهد شد.
تبصره ـ در مواردی که عبور دهنده با تشخیص مراجع قضایی در امر قاچاق یا تخلف دخالتی نداشته باشد از هر گونه محدودیت یا پرداخت جریمه مبرا میباشد.
ماده 46- رانندگان وسایل نقلیه حامل کالای عبوری خارجی موظفند کالای مورد حمل را عیناً بدون هر گونه دخل و تصرفی در مهلت مقرر در پروانه عبور به گمرک مقصد داخلی و گمرک خروجی حمل نمایند.
اصطلاحات بینالمللی حمل و نقل
1- از محل کار….. (از محل کارخانه، از محل کشت، از محل انبار و غیره)
EX Works…(Exfactory, Ex Mill, Exfram, Ex warehouse)
از محل کار بدین معنی است که تنها مسوولیت فروشنده در این است که کالا را در محل شخصی خود (یعنی محل کار و یا محوطه کارخانه) در اختیار مشتری قرار دهد. خاصه این که فروشنده مسوول نیست تا کالا را بر روی وسیله نقلیهای که خریدار تهیه مینماید بارگیری کند مگر این که قرار دیگری گذاشته شده باشد. خریدار کلیه هزینهها خطرات ناشی از آوردن کالا به مقصد مورد نظر را متحمل میگردد. از این جهت این شرط مبین کمترین وظیقه برای فروشنده میباشد.
2- فور / فوت (تحویل روی واگن محل ارسال تعیین شده)
FOR FOT (Free on Rail/ Free on truck)
فورفوت به معنی تحویل روی واگن است. این مقررات دارای معانی مشترکی میباشد، از آن جایی که لغت (تراک) به واگن اطلاق میشود. این مفاهیم باید فقط در حالتی استفاده شوند که کالا به وسیله راه آهن حمل شود.
3- فاس (تحویل کنار کشتی)
FAS(Free Aiongside Ship)…(Named Port of Shipment)
فاس به معنی تحویل کنار کشتی است تحت این مقررات تعهده فروشنده با گذاردن کالا کنار کشتی روی اسکله یا بارج به پایان میرسد. بدین مفهوم که خریدار تمام هزینهها و مسوولیتهای خسارت یا فقدان را از زمان گذاردن کالا کنار کشتی باید متحمل گردد. باید توجه داشت که برخلاف مقرارت فوب این مقررات خریدار را موظف میسازد تا تشریفات صادراتی کالا را انجام دهد.
4- فوب (تحویل روی عرشه کشتی)
FOB(Free on Board)…(Named Port Of Shipment
فوب به معنی «تحویل روی عرشه کشتی» میباشد. کالا به وسیله فروشنده در بندری که در قرارداد فروش ذکر شده روی عرشه کشتی گذارده میشود. خطرات خسارت، فقدان کالا، هنگامی که از لبه کشتی میگذرد از فروشنده به خریدار انتقال مییابد.
5ـ سی اند اف (ارزش و کرایه)….(بندر مقصد تعیین شده)
C&F(Cost & Freight)…(Named Port Of Destination)
سی اند اف به معنی «ارزش کالا به اضافه کرایه» میباشد. فروشنده بایستی کرایه و هزینههای لازم جهت حمل به مقصد تعیین شده را بپردازد ولی خطر خسارت یا فقدان و همچنین هر گونه افزایش هزینه از موقع گذر کالا از لبه کشتی در بندر بارگیری از فروشنده به خریدار منتقل میگردد.
6- سیف (ارزش، بیمه و کرایه)…(بندر مقصد تعیین شده)
CIF(Cost, Insureance & Freight)…(Named Port Of Destination)
سیف به معنی «ارزش بیمه و کرایه» میباشد. این مقررات مانند (سی اند اف) میباشد. مضاف بر این که فروشنده موظف است بیمه دریایی کالا را در مقابل خسارت یا فقدان در مدت حمل فراهم آورد. فروشنده با بیمهگر قرارداد منعقد مینماید و حق بیمه را میپردازد. خریدار بایستی توجه داشته باشد که بر اساس این مقررات برخلاف مقررات (کرایه و بیمه پرداخت شده تا) از فروشنده خواسته میشود که حداقل پوشش بیمهای را که (FPA نامیده میشود) اخذ نماید.
7ـ تحویل از کشتی Ex Ship
«تحویل از کشتی» به معنی آن است که فروشنده باید کالا را روی عرشه کشتی در مقصدی که در قرارداد فروش ذکر شده در دسترس خریدار قرار دهد. فروشنده باید کلیه هزینه و خطرات مربوط به آوردن کالا تا آن محل را متحمل گردد.
8- از اسکله (عوارض پرداخت شده….بندر مقصد تعیین شده)
Ex QUAY (Duty Paid … Named Port)
«از اسکله» به این معنی است که فروشنده کالا را روی اسکله در مقصدی که در قرارداد فروش ذکر شده است در دسترس خریدار قرار میدهد. فروشنده باید کلیه هزینهها و خطرات مربوط به آوردن کالا تا آن محل را متحمل گردد.
9- تحویل شده در مرز….(محل تعیین شده برای تحویل در مرز)
Delivered At Frontier…(Named Place of Delivery At Frontier)
«تحویل شده در مرز» به معنای آن است که تعهدات فروشنده زمانی به انجام میرسد که کالاها به مرز رسیده باشد. البته پیش از «مرز گمرکی» کشوری که در قرارداد فروش تعیین شده است. این اصطلاح اصولاً در موردی باید به کار رود که کالاها با راه آهن یا راه شوسه حمل میشود، ولی میتوان آن را بدون توجه به نوع طریقه حمل نیز به کار برد.
10- تحویل شده پس از پرداخت عوارض….(محل مقصد در کشور وارد کننده تعیین شده است)
Delivered-Duty Paid…(Named Place of Destination in the Country of Importation)
در حالی که اصطلاح «از محل کار» مسوولیت فروشنده را نشان میدهد اصطلاح «تحویل شده از پرداخت عوارض» اگر با واژههایی دنبال شود محوطه کار خریدار را تعیین میکند حداکثر مسوولیت فروشنده را در بردارد یعنی نقطه مقابل اصطلاح قبلی اصطلاح «تحویل شده پس از پرداخت عوارض» ممکن است صرف نظر از نحوه حمل و نقل به کار رود. اگر دو طرف مایل باشند که فروشنده کالاها را برای صادرات آماده سازد ولی برخی از هزینههایی که به لحاظ واردات کالاها پیش میآید مجزا شود ـ مثلاً مالیات بر ارزش افزوده (وات) و یا مالیاتهای مشابه دیگر ـ این امر باید با اضافه کردن واژههایی که موضوع را برساند مشخص شود (مثلاً باستثنای وات و / یا مالیاتها).
11ـ فوب فرودگاه….(فرودگاه تعیین شده برای ارسال)
FOB Airport … (Named Airport of Departure)
مقرراتی که ذیلاً برای تحویل کالاها طبق شرایط فوب از طریق حمل با هواپیما ذکر شده به دقت تدوین شده است تا کاربردهایی را که معمولاً در بازرگانی رعایت میشود منعکس سازد. توجه داده خواهد شد که «فوب» بدرستی با معنای «تحویل روی وسیله حمل» ـ در ارتباط با حمل و نقل هوایی نباید بمفهوم ظاهر آن گرفته شود بلکه به این عنوان باید تلقی شود که واژه بعدی نقطهای را مشخص میسازد که مسوولیت فروشنده در آن باید پایان یابد.
12- حمل کننده آزاد….(نقطه معین شده)
Free Carrier… (Named Point)
این اصطلاح را برای آن اختیار کردهاند تا ضرورتهای حمل و نقل مدرن را به ویژه مانند حمل و نقل «ضد الگویی» از قبیل کانتینر یا «رول آن ـ رول اف» توسط تریلرها و فریها جوابگو باشد. این ترتیب مبتنی بر همان اصول عمدهای است که در مورد فوب وجود دارد ـ به استثنا آن که فروشنده هر زمان که کالاها را در ید عامل حمل و نقل در نقطه تعیین شده قرار دهد تعهداتش به پایان میرسد. اگر هیچ نقطه مشخصی را نتوان در زمان عقد قرارداد فروش متذکر شد دو طرف باید به محل یا فاصلهای که در آنجا عامل حمل باید کالاها را باید به خود بگیرد اشاره کنند. خطر آسیب یا از میان رفتن کالاها از آن زمان از فروشنده به خریدار منتقل میشود، نه از زمانی که روی کشتی قرار گیرد. «حمل کننده» به معنای هر شخصی است که توسط او یا بنام او پیمان حمل کالاها از طریق جاده، خط آهن، هواپیما، راه دریا یا هر مجموعه مختلطی از این طریق منعقد شده باشد. هر زمان که فروشنده باید بارنامه یا راهنامه یا رسید حمل کننده را ارایه دهد بیدرنگ با ارایه چنان سندی که توسط شخصی که عنوان حمل کننده را داشته باشد، صادر شده باشد وظیفه خود را انجام میدهد.
13- کرایه به حامل پرداخت شده…..(نقطه مقصد تعیین شده)
Freight Carriage Paid to …(Named Point of Destination)
مانند سی اند اف «کرایه به حامل پرداخت شده…..» به معنای آن است که فروشنده کرایه را بابت حمل کالاها به مقصد تعیین شده میپردازد. به هر حال خطرات فقدان یا آسیب دیدن کالاها و نیز هر هزینه اضافی دیگر از لحظهای کالاها به ید نخستین حامل تحویل شد از فروشنده به خریدار منتقل میشود ـ نه از زمانی که روی کشتی قرار گرفت. این رویه را میتوان برای همه شکلهای حمل و نقل از جمله عملیات با اشکال مختلط و کانتینر یا رول آن ـ اف و حمل و نقل توسط تریلرها و فریها به کار برد. زمانی که فروشنده باید یک بارنامه یا راهنامه یا رسید حمل کننده تعیین شده امضا کرده است صادر شده باشد.
14ـ کرایه و بیمه حمل و نقل به حامل پرداخت شده….(نقطه مقصد تعیین شده)
Freight Carriage & Insurance Paid to …(Named Point of Destination)
این اصطلاح مانند اصطلاح «کرایه به حامل پرداخت شده…..» است اما به اضافه آن که فروشنده باید بیمه حمل و نقل را در قبال خطر فقدان یا آسیب کالاها طی جریان حمل آن تامین کند، فروشنده با بیمهگر پیمان بیمه را منعقد میکند و حق بیمه را میپردازد.
15- (BAF (Bunkering Adjustment Factor)
سورشارژ برای تعدیل نرخ سوخت است (چون نرخ سوخت متغیر است) لذا در زمانهای مختلف بر حسب تغییر، ضریب محاسبه شده متغیری بر کرایه اضافه میکرد.
16- فله BULK
فله کالایی است که بدون هیچ گونه بستهبندی در کشتی وارد میگردد مانند غلات سنگآهن، سیمان، شکر، املاح معدنی، فسفات، ذغال و غیره.
17- CAF(Currency Adjustment Factor)
سورشارژ برای تعدیل نرخ ارز، چون نرخ برابری دلار به سایر ارزها به طور روزانه در تغییر است لذا در زمانهای مختلف بر حسب تغییرات روزانه، ضریب محاسبه شده متغیری بر کرایه اضافه میگردد.
18- قرارداد اجارهای Charter Party
قرارداد اجارهای، چون بعضی از کشتیها به صورت دربست اجاره میشوند لذا برحسب شرایط اجاره قراردادهایی موجود است که چارتر پارتی نامیده میشود و کلیه تعهدات اجاره کننده و اجاره دهنده با ذکر مشخصات کشتی در آن مندرج است.
19- دیسپاچ Dispatch
پاداش مربوط به تخلیه و بارگیری قبل از انقضای موعد مقرر، معمولاً چون بر طبق شرایط کشتیهای اجارهای برای تخلیه و بارگیری حد نصابی خاص پیشبینی شده است لذا چنان چه بیشتر از میزان پیشبینی شده در قرارداد تخلیه و بارگیری انجام گیرد زمان تسریع به عنوان پاداش به طرف قرارداد پرداخت خواهد شد و اصطلاحاً Dispatch نامیده میشود.
20- دموراژ Demmurage
هزینه معطلی کشتی، دموراژ نقطه مقابل دیسپاچ است بدین معنی که چنان چه حد نصاب بارگیری و تخلیه کمتر از میزان پیشبینی شده در قرارداد باشد زمان معطلی بعنوان جریمه از طرف صاحب کالا پرداخت خواهد شد که اصطلاحاً دموراژ نامیده میشود.
21- سورشارژ Surcharge
اضافاتی که به کرایه تعلق میگیرد.
22- LIFO (Liner In Free Out)
بارگیری به عهده کشتیرانی ولی تخلیه به عهده صاحب کالا است.
23- LILO (Liner In, Liner Out)
مخارج بارگیری و تخلیه به عهده کشتیرانی است.
24- FILO (Free In, Liner Out)
مخارج بارگیری و تخلیه هر دو به عهده اجاره کننده و یا صاحب کالا میباشد.
25- FIO (Free In & Out)
مخارج بارگیری و تخلیه هر دو به عهده اجاره کننده و یا صاحب کالا میباشد.
26- ظرفیت ناخالص کشتی (GRT)
این ظرفیت عبارت است از ظرفیت فضاهای موجود در کشتی که عبارتند از: انبارهای کالا، کلیه مخازن مربوط به سوخت و آب و غیره، موتورخانه، فضاهای مورد نیاز برای مسافرین و خدمه و فضاهای بالای عرشه که قابلیت بارگیری بر روی آنها وجود دارد. این ظرفیت برحسب فوت مکعب محاسبه و هر 100 فوت مکعب برابر یک تن ظرفیت خالص کشتی است.
27- ظرفیت خالص کشتی (NRT)
این ظرفیت در حقیقت همان ظرفیت ناخالص کشتی است. با توجه به این که فضاهای مربوط به خدمه و موتورخانه از آن کسر میگردد.
28- ظرفیت بارگیری (DWT)
این ظرفیت عبارتست از میزان باری که در انبارهای کتشی و مخازن سوخت و آب و غیره میتوان بارگیری نمود. همچنین این ظرفیت شامل وزن مسافرین و خادمه سوار بر کشتی نیز میباشد، واحد اندازهگیری این ظرفیت تن (هزار کیلوگرم) میباشد.
29- آبخور کشتی (Draft)
ارتفاعی که کشتی در حداکثر بارگیری به آب مینشیند را آبخور کشتی مینامند.
30- دوبه (Barge)
عبارتست از وسایل نقلیه آبی بزرگتر از قایقهای معمولی که خود موتور ندارند، ولی به وسیله یدکبرهای موتوردار کشیده میشود.
31- دوبه کاری (Barging)
در مواردی که کشتی در لنگرگاه توقف میکند و محموله آن به وسیله دو به یا بارج به اسکله و ساحل حمل میشود، دو به کاری انجام میگیرد.
32- لنگرگاه (Anchorage)
در بنادری که اسکله کافی و مساعد برای پهلو گرفتن کشتیها وجود ندارد. خواه از لحاظ ترافیک اسکله باشد یا به دلیل عظمت کشتیف آبخور کافی در اسکله نباشد، کشتی در فاصلهای از اسکله لنگر میاندازد که از لحاظ عمق و محفوظ بودن از موج و طوفان مساعد باشد. در این مکان که لنگرگاه خوانده میشود، کشتی کالای خود را به دو به تخلیه یا از آن بارگیری میکند.
33- ظرفیت اسمی (Nominal Capacity)
اگر تمامی عوامل ذیربط در جریان عبور کالا از بندر بدون وقفه و با حداکثر قدرت در طول یک شیفتکاری فعالیت نمایند، نتیجه کار برابر با ظرفیت اسمی خواهد بود. یعنی به عبارت دیگر منظور از ظرفیت اسمی عبارت است از میزان عملکرد سیستم، در حالتی که بدون وقفه و با حداکثر قدرت به کار ادامه دهد.
34- ظرفیت عملیاتی (Operational Capacity)
ظرفیت عملیاتی یا عملکرد واقعی بندر عبارتست از جمع توان واقعی کلیه عوامل ذیربط در جریان عبور کالا از بندر که در یک شیفتکاری فعالیت مینمایند.
35- اسکله (Berth)
پلی است که در بندرگاه از خشکی به طرف آب دریا یا رودخانه قابل کشتیرانی پیش میرود و کشتیها را برای تخلیه محموله و یا بارگیری به آن میبندند.
36- تاسیساتبندی (Port Facilities)
به مجموعه اماکنی از قبیل انبارهای مسقف، محوطههای روباز، سیلوها، سردخانهها، جهت دپوی کالا و ساختمان اداری جهت انجام امور بندری کشتیرانی و گمرک و صاحبان کالا، تاسیسات بندری گویند.
37- تجهیزات بندری (Port Equipment)
به کلیه وسایلی اطلاق میشود که جهت تخلیه و بارگیر کالاها به کار گرفته میشود. این تجهیزات عبارتند از:
38- استاندارد جهانی تخلیه کشتیها
مقادیر ذیل به طور معمول در سطح جهانی برای تخلیه کشتیها در هر روز تعیین گردیده است که مازاد بر آن منجر به دیسپاچ و کاهش از آن منجر به دموراژ میگردد.
39- انتظار نوبت در لنگرگاه Waiting Time
مدت زمان توقف کشتی از لحظه ورود به لنگرگاه تا لحظه پهلوگیری به اسکله را از زمان انتظار نوبت کشتی در لنگرگاه گویند. یعنی در واقع زمان انتظار، کل زمان بین لحظه ورود کشتی به لنگرگاه و لحظه پهلوگیری است.
40- زمان توقف در اسکله Servise time
مدت زمانی را که کشتی در پای اسکله قرار میگیرد تا محموله آن تخلیه یا بارگیری گردد را در زمان توقف در پای اسکله گویند. عینی در واقع کل زمان بین پهلوگیری و خروج از بندر، لازم به توضیح است که در زمان توقف در پای اسکله، ممکن است کشتی بنا به عللی قادر به تخلیه و یا بارگیری نباشد، ولی در هر صورت این مدت جز زمان توقف پای اسکله محسوب میشود.
41- زمان توقف در بندر Turn-Round Time
کل زمان بین لحظه ورود کشتی به لنگرگاه و خروج آن از بندر را زمان توقف در بندر گویند.
(کانتینری، غیرکانتینری، رو ـ رو، مسافری)
الف: حقوق و عوارض بندری به کشتیها شامل موارد ذیل میباشد
1) حق ورود کشتی به دهانه بندر
2) حق ورود کشتی به بندر
3) حق تخلیه و بارگیری در اسکله
4) حق تخلیه و بارگیری در لنگرگاه
5) عوارض فانوس دریایی
ب: هزینههای بندری متعلقه به کشتی
1) هزینههای بندری متعلقه به کشتی (شناور)
o هزینه راهنمایی شامل:
o لنگراندازی و لنگربرداری
o هدایت کشتی
o پهلو دهی و جداسازی از اسکله
2) هزینه لایروبی
3) هزینه توقف کنار اسکله
4) هزینه یدک کشی
5) هزینه جمع آوری زباله از کشتی
6) دیماند اضافهکاری
اصطلاحات حمل و نقل
A | |
پهلو به پهلو | ABR (Abreast): |
فشار مطلقی که بر اساس صفر مطلق محاسبه میشود | Absolute pressure: |
مطابق با قوانین گمرکی بندر | ACCCOP (According to the custom of the port): |
هزینههایی که به مبلغ اولیه قرارداد یا تعرفهها اضافه میشود. مثل هزینه کانتینر، هزینه ابنار و….. | Accessorial charges: |
شامل مواد خام، کارهای در جریان و محصولات تولید شده میباشد که باید در زمان مشخص بدون ایجاد هزینههای اضافی و یا ضرر و زیان مصرف شوند و یا به فروش برسند. | Active inventory: |
شماره یا کدی جهت شناسایی کشتی و یا شناوری که کانتینر و یا محموله را حمل میکند. | Actual voyage number: |
نامتصل به ساحل یا زمین و تحت کنترل باد و یا موج (سرگردان) | Adrift: |
اسناد مانع پیشروی | Advance against documents: |
پرداخت قسمتی از صورتحساب بارگیری و حمل و نقل قبل از انجام کار | Advanced Freight: |
اعلانی که پس از حرکت کشتی برای خریدار بار فرستاده میشود. تاریخ و حرکت کشتی به همراه جزییات مسیرها، نوع بستهبندی، همچنین یک کپی از فاکتور برای او فرستاده میشود. | Advice of shipment: |
کل کشتیهای برقی | AES (All Electronic ship): |
توافقنامهای که حامل اقیانوس پیما در آن تعهد میشود که فضای کافی برای بار در زمان مشخص و با هزینه مشخص در کشتی فراهم کند. توافقنامه حمل بار | Affreightment: |
رو به جلو | Afore (forward): |
هزینههایی که به نمایندگان به علت حضور در کشتی در مدت توقفشان در بندر پرداخت میشود. | Agency fees: |
برای اشاره به تمام بنادری که با توجه به توافقنامه چارترها باید در آنها توقف کرد استفاده میشود. | All ends: |
هزینه کلی برای جابجایی محموله از مبدا تا مقصد که شامل تمامی هزینهها میشود. | All in: |
بندی در قوانین بیمه که بار را در برابر تمام خسارات و زیانهای وارده بیمه میکند (به جز خسارات عمدی) | All risk clauses: |
در سیاست بیمههای دریایی این عبارت به معنای آن است که بار یا محموله در برابر خسارات یا زیانهای خارجی مثل آتشسوزی، تصادم، سرقت و…. بیمه است. اما عیوبی مانند فاسد شدن، جوانه زدن دانهها که ناشی از طبیعت و نوع کالا است، همچنین مشکلات ناشی از عدم بستهبندی صحیح و مناسب کالا و در آخر مشکلات ناشی از اعتصاب و جنگ و شورشها و …..شامل این بیمه نمیشود. | All risk in surance: |
گاهی اوقات وزن یک کشتی به همراه این عبارت بیان میشود که به معنانی آن است که ظرفیت بیان شده وزن کلی دستگاه به علاوه وزن انبارها، موجودی انبارها، آب و لوازم یدکی داخل کشتی است. | All told: |
مدت زمانی که در قرارداد به انجام تعمیرات لازم بر روی تجهیزات اختصاصی داده شده بدون اینکه لیست حقوق را حذف کنند. | Allowed down time: |
میزان ساعات مجاز برای بارگیری و ترخیص کالاها که به طور صریح توسط چارتر بیان شده | Allowed lay time: |
در تمام مدت تخلیه بار و ترخیص بار شناور میماند. | Always afloat: |
تغییر، حذف، اصلاح، تجدیدنظر و یا اضافه کردن به موارد قرارداد | mendment: |
حداکثر زیان مطلق | ML (Absolute maximum loss): |
وزن حقیقی | MV (Actual measurement weight): |
بادسنج | Anemometer: |
رسیدن کالا | OG (Arrival of good): |
قانونی برای منع کردن کشتیها از آلوده نمودن آبها | PPS (The act to prevent pollution from ships): |
منطقه جغرافیایی که کشتی کرایهای در آن از حالت اجاره خارج میشود. | ea of hire lease: |
قسمتی از کشتی | stern: |
زمان دقیق ورود (کالا یا کشتی) | TA (Actual time of arrival): |
مناطقی که باید از آنها دوری کرد | TBA (area to be avoided): |
زمان دقیق حرکت (کشتی یاکالا) | TD (Actual time of departure): |
کنترل اتوماتیک خسارات | TTODAM (Automated damage control): |
شدت حقیقی (باد) | Actual velocity: |
خلاف جهت وزش باد | (Against wind): |
B | |
هزینههای تسویهای انباری | Ac=Bunker Adjustmend charge: |
هنگامی که کالاهای یک کشتی به دلیل اشتباه ارسال کننده کالا و یا دریافت کننده کالا برگشت میخورد هزینه حمل این بار که معمولاً بیشتر از هزینه معمول است به صاحب کشتی پرداخت میشود که این هزینه را Back freight | Ack Freight: |
مقدار باریکه باید توزیع شود و دریافت گردد و زمان تعیین شده گذشته ـ تعداد نهایی سفارشات مشتریان که هنوز بارکشی نشد | ….. log: |
کشتی کانتینری | CO= Barge & container liner: |
تودهی عظیمی از کالاهایی که به هم فشرده شده اند و به وسیله طناب یا سیم به هم بسته شدهاند و آمادهی حرکت هستند. | |
ظرفیت مکعبی یک کشتی که بستههای خشک را مثل….. در بر میگیرد. | Capacity: |
کشتیهای درازی که یا سطح مسطح دارند و برای حمل باربر روی رودخانهها استفاده میشود.
این بارجها قدرتمند نیستند و توسط قایقهای یدکی کشیده میشوند. به بارجهای کوچکی که بار را بین کشتی و ساحل حمل میکنند lighte میگویند. |
Barge: |
روشی برای بار زدن اجناس داخل بارجهای بزرگ و سپس گذاشتن بارجها داخل کشتی | Barge aboard cat maran: |
کشتی | Barge carriers: |
محموله فله (به مقدار زیاد) | BC=Bulk cargo: |
کد ویژه سازهها و تجهیزات کشتیهایی که حامل بارهای فلهای شیمیایی و خطرناک هستند. | BCH code: |
پهنترین قسمت قایق و یا کشتی که Breadth گفته میشود. | Beam: |
به هزینههایی گفته میشود که باید قبل از شروع ترخیص بار کشتی پرداخت شود. | Before breaking bulk: |
بارجهای مجهز به جرثقیل سنگین | BEQHC=Barge Equipped with heavy crane: |
جایی که کشتی میتواند در آن قرار گیرد. خوابگاه کشتی | Berth: |
این عبارت زمانی به کار برده میشود که: یک کشتی بار اضافی را جهت پر کردن فضای باقی مانده قبول میکند. | Berth cargo= |
محموله محصور که بر روی عرشه یک بارج جهت محافظت از محموله ساخته میشود. | Bin: pen=cargo box: |
اولین بندر کشوری که کشتی وارد آن میشود | Bond port=first port of call: |
شروع ترخیص | Break bulk= |
جهت حمل کالاهایی که به مقدار زیاد حمل میشوند استفاده میشود و حدود 70 درصد از تمام حمل و نقلهایی را که توسط دریا انجام میشود تشکیل میدهد. | Bulk carriers (bulkers): |
C | |
تجارت ساحلی، کابوتاژ، تجارت از یک بندر به بندر دیگر یک کشور در امتداد ساحل | Cabotage: |
کشتی ساحل نورد، کشتیهایی که در امتداد ساحل و روی طول و عرض جغرافیایی معینی رفت و آمد میکنند. | Caboteur: |
قیمت کالا با کرایه حمل | CAF (Cost and freight): |
ماده لغو قرارداد اجاره کشتی توسط اجاره کننده | Cancellation clause: |
نقشه ظرفیت کشتی، نقشهای که نحوه چیدن بار در انبارها و مخازن کشتی را نشان میدهد. | Capacity plan: |
کشتی خودرو بر | Car carrier: |
دوبه ماشینبار، کشتی که معمولاً به صورت دو به (باج) ساخته میشود و برای انتقال خودرو از یک طرف آبراه به طرف دیگر استفاده میشود. | Car ferry: |
بار، محموله، کالا | Cargo: |
دوبه حمل کالا | Cargo barge: |
الوار کالا، چوبی که در داخل انبار برای جلوگیری از تماس کالا با بدنه کشتی استفاده میشود. | Cargo batten: |
کشتی باری | Cargo ship: |
تحویل کالا در روی کشتی | Cargo on board: |
حمل کننده بار | Carrier: |
در بیمه دریایی به خطر از دست دادن یا صدمه دیدن کالا حین عملیات تخلیه و بارگیری و نیز در زمان حمل آن گفته میشود که خسارت وارده متوجه حامل کالا میباشد. | Carrier s risk: |
کشتی کانتینر بر | Cellular container ship=Cellular vessel: |
گواهی (بندر) مبدا | Certificate of orgin: |
اتاق بازرگانی | Chamber of commerce: |
پرداخت کرایه حمل و بیمه کالا تا مقصد | CIP (Carriage and insurance paid): |
بارنامه مشروط بر خلاف بارنامه غیر مشروط. در این بارنامه عباراتی که حاکی از وجود عیب و نقص در کالا و یا بستهبندی آن میباشد قید شده است. | Clean bill of lading = Claused bill of lading: |
اجازه نامه گمرک برای خروج کشتی از بندر | Clearance: |
قرارداد حمل (بدون ذکر نام کشتی) | COA (Contract of affeightment): |
ساحل، کرانه | Coast: |
کشتی کرانه پیما | Coaster: |
کشتی حامل کانتینر، سوخت و فله | COB (Container / Oill/Bulk Carrier): |
گیرنده بار | Consignee: |
فرستنده بار، حامل کالا | Consignor: |
کشتی کانتینر بر | Container Carrier: |
کالای قاجاق ـ این واژه کالاهایی را که بدون پرداخت عوارض گمرکی حق وورد به کشور را ندارند نیز شامل میشود. | Contraband: |
قرارداد باربری | Contract of crriage: |
نفت خام | Crude oil: |
D | |
محموله خطرناک | D&He: |
ترخیص در حالت شناور | DA=Discharge of loot: |
مبلغی که چارتر باید بعلت عدم بارگیری مقدار بار مشخص شده در قرارداد پرداخت کند. | Dead freight: |
سیاستی است که صاحب یک پروژه را در برابر خسارتهای حاصل تاخیر انجام پروژه حمایت میکند. | Delay in start up insurance: |
تاخیر در حمل بار بنا بر درخواست خود مشتری | Delay in transitl: |
هنگامی که محمولهای در بندری غیر از مقصد اصلی ترخیص شود از این عبارت استفاده میکنند. | Distance fright: |
دپارتمان حمل و نقل | DOT=Department of transportaint: |
مدت زمانی که یک دستگاه به دلیل اشکالات فنی قادر به کار کردن نیست | Down time: |
اسناد | Dox=Document: |
برنامه کنترل خسارات | DPP=Damage protection plan: |
هزینههایی که باید جهت حمل داخلی بار به وسیله گاری و یا کامیون پرداخت شود. | Drayage: |
لایروبی = پاک کردن گل و لای و ناخالصیها از سطح دریا و یا رودخانه | Dredge: |
E | |
ضمانت اعتباری صادرات | ECG=Export Credit Guarantee: |
تاریکی | ECL=Eclipse/darkness: |
دستور دولتی که ورود و خروج کشتیهای تجاری را بر بندرهایش ممنوع کرده. | Embargo: |
حرکت کانتینرهای خالی | Empty repo: |
محافظت محیط زیست | EPZ=Environment protection: |
مناطق صادراتی | Epz=Export proicessing zones: |
بیانیهای کتبی در رابطه با خسارات وارده بر تجهیزات کشتی بر اساس بازرسی فیزی (ظاهری) تجهیزات | Equipment damgeg report: |
گزارشی در مورد شرایط کانتینر | Equipement interchagne receipt: |
زمانی که انتظار میرود کشتی برای بارگیری و یا ترخیص بار به بندر برسد. | Estimated time of arrival: |
ساعت ترک بندر | Estimated time of deporture: |
زمانی که کشتی آماده بارگیری است. | Estimated time of readiness: |
مجوز صادراتی کشتی | DEC=Shippers Export Declaration: |
عبارتی در قرارداد که حمل کننده کالا را در برابر بروز بعضی اتفاقات مسوول نمیداند. | mption clause: |
هزینههایی که باید جهت رزرو جا برای حمل کالا و ترتیب دادن مراحل حمل و نقل پرداخت شود. | Censes: |
F | |
هزینههایی که با مقدار کار تغییر نمیکند، بعضی از این هزینهها …….. اگر محموله حمل نشود هم دریافت میشود. | costs: |
کانتینر شناور | Con=floating container: |
غیرقابل حرکت به دلیل مه سنگین | bound: |
ضرر و زیان و یا تصادفی که بر اساس اتفاق بر کالاها وارد شد | uity: |
مادهای در سیاستهای بیمهای که عنوان میکند شرکت بیمه کنند در صورتی که خسارت وارد کنند از مقدار منتفی باشد مسوول خسارت نیست و اگر خسارت از آن مبلغ بیشتر باشد به طورکلی پرداخت میشود. | chise: |
اگر عملیات یارگیری و یا ترخیص زودتر از مدت زمان توافق شود انجام شود باقی پول پس داده نمیشود. | despatch: |
نوع قیمتگذاری که بر اساس آن چارتر یک کشتی مسوول پرداخت هزینههایی بار کردن محموله بر کشتی است. | |
کشتی تحقیقاتی شیلات | V=Fisheries Research vessel: |
G | |
مسیر حرکت کالاها و ترتیب قرار دادن کالاها در یک زنجیره | ods flow: |
کالاهایی که از محل بارگیری حرکت کردهاند اما هنوز به محل ………. جهت ترخیص نرسیدهاند. | ods in transit: |
محمولههای فلهای خاص به وسیله وسیلههای خاص ترخیص میشوند جز تجهیزات کشتی و با جرثقیلهای بندر باشند. | discharging: |
ارزش نهایی کالاها و خدماتی که توسط یک کشور در طول زمان مشخص ارایه داده شده. | domestic product: |
وزن کلی محموله کشتی شامل خود کالاها و بستهبندی آنها | weight: |
هزینهای که بابت مجوز لنگراندازی پرداخت میشود. | undage: |
H | |
اطلاعاتی که نوع نقل و انتقال کالا را مشخص میکند. | aling instruction |
هزینهای که بابت بلند کردن وسایل سنگینی که نمیتوان آنها را توسط بالابرهای خود کشتی بلند کرد در نتیجه از درگر بالابر استفاده میشود ـ پرداخت میشود. | Life charge: |
I | |
…انسیون بینالمللی خط شاهین | IELL (Internation convention on load lines): |
……… منتظر بار | IDLE Tonnage=IDLE vessel: |
انجمن اجاره دهندگان کانتینر | IICL (Institute of internation container lessors): |
بینالمللی کالاهای خطرناک که از صفر تا نه به وسیله سازمان بینالمللی دریانوردی درجهبندی شده است. | IMDG Code (Internation maritime dangerous goods code): |
………….. بینالمللی دریا | IML (internation maritime law): |
………….. سازمان بینالمللی دریانوردی | IMO (internation maritime organization) |
………….. زیان، غرامت | Indemnity: |
………….. ماده قانونی در بیمه دریایی در رابطه با بهره پیش پرداخت برای ……….. میزان پرداخت خسارت به بیمهگذار | Indemnity clause: |
حق بیمه | Insurance premium=insurance charge: |
……….. نامه | Insurance policy: |
……… بیمهگذار | Insured: |
……………بیمه گر | Insurer: |
صورتحساب (که در آن لیست کالا با قیمت و هزینه ارسال و یا بیمه آنها ذکر شده است) | Invoice: |
J | |
اسکله | Jetty: |
بازرسی کشتی توسط ماموران گمرک ورود کالاهای ممنوع شده توسط گمرک | Jeoque: |
K | |
اصطلاحی که دریانوردان برای لنگر به کار میبرند | Killick: |
بر چسبی که شامل بارکد اطلاعات در مورد سایز و رنگ محصولات است | Kimbal tag: |
L | |
بارگیری | Lading: |
بستره آبی که کاملاً و یا نستباً توسط صخرههای مرجانی احاطه شده | Lagoon: |
عیب و نقصی که در کشتی است اما در ظاهر کشتی مشخص نیست | Latent defect: |
مدت زمانی که در توافقنامهی چارترها صاحب کشتی را جهت بارگیری آماده کند. | Lay day: |
کمتر از بار کانتینر | LCL/=less than container load |
بار کامل کانتینر | FCL/=Full container load: |
وسیله بارگیری | LI: loading instrume nt: |
نوع قایق یدک کش که در قسمت یدک کش آن بارج وجود ندارد | Light boot: |
خط آبی که کشتی به صورت خالی (بدون حمل بار) از آن عبور میکند. | Light lood line: |
وزن کشتی بدون محاسبه وزن محموله سوخت، آب و کالاهای داخل انبار | Light ship |
هزینهای که بابت حمل بار توسط کشتیباری کوچک و یا دو بر باید پرداخت شود. | Lighterage: |
وزن یک کشتی خالی که فقط شامل تجهیزات، قطعات یدکی لازم و ماشینآلات مایعات لازم برای کار انداختن سیستم میباشد است و شامل مایعات موجود در تانکرهای انبار و خدمه نیست | Light weight: |
کانتینر مایع | Liquitainare liquid container: |
محمولهای که بار آن حیوانات زنده میباشد مثل اسب، گاو، گوسفند و مرغ و خروس | Live stock: |
خطی بر روی بدنه کشتی که حداکثر مقدار فرو رفتن کشتی در آب را هنگام حمل بار نشان میدهد | Load live= mark: |
فانونس دریایی | LTH=Light house: |
M | |
تعمیر و نگهداری | M & R=maintenance and Repair: |
خطرات دریایی و جنگلی | M & W= marine and war risks: |
شعبه بررسی تصادفات دریایی | MAIB=marine accident investigation branck: |
اولین سفر یک کشتی و یا هواپیما پس از تحویل به صاحب آن | Maiden trip/voyage: |
مرحله اول حرکت محموله از مبدا تا مقصد نهایی | Main carriage: |
سطحی که نام و آدرس سازندهی کانتینر و دیگر مشخصات کانتینر بر روی آن ثبت شده | Manu facturers plate: |
جایی که کشتیها میتوانند در آنجا توقف کنند میتوانند نفت، آب و دیگر خدمات را دریافت کنند. | Marina: |
سیستم تعمیر و نگهداری | MARS=Maintance and Repair system |
فرآیندهای بارگیری، تخلیه بار و حمل بار و….. | Materials Handling: |
کمیته محافظت از محیط زیست دریایی | MEPC=marine Enviorument protection container: |
عبارتی در بارنامه که حداقل هزینه بارگیری را مشخص میکند. میتواند ثابت باشد و یا بر حسب تناژ کالاها متغیر باشد. | Minimum bill of lading: |
کمترین هزینهای که میتوان برای حمل یک کالا با کشتی برآورد گردد | Minimum charge: |
حفظ کردن کشتی در موقعیتی به وسیله دو با تعداد بیشتری لنگر و کامل وصل کردن کشتی به یک یا چند بویه | Moor: |
اطلاعات امنیتی دریایی | MSL=Martime safety in Formation: |
امنیت و حفاظت دریایی | MSS=Maritimes safety & security: |
حمل کالا به وسیله حداقل دو وسیله حمل و نقل متفاوت | Multiomdal transport: |
کشتی که برای حمل چند نوع محصول متفاوت طراحی شده مثل محمولههای عادی، فله، سنگین و محمولههای کانتینری | Multipurpose: |
N | |
بدون نقص ظاهری | NAD=No apparent Deferct: |
بر چسبی که ملیت یک کشتی را نشان میدهد | National flag: |
کاهش وزن طبیعی محموله در صورتی که محموله مایع باشد این عبارت مصادف است با تراوش مقدار کمی از محصول اگر محموله جامد باشد شامل از بین رفتن و خشک شدن رطوبت بر اثر تغییرات دمایی | Natwral loss: |
دریایی | NAUT=Nautical: |
دفتر حمل و نقل | NCB=Notional cargo bureau: |
NCOB=No cargo on board | |
بدون تخفیف ـ مقطوع | ND= no discount: |
وزن خالص وسیله نقلیه بدون بار آن | NDW=Net Dead Weight: |
خسارت و آسیبهایی وارده بر اثر بیاحتیاطی ایجاد شدهاند کشتیهای باری که فقط یک نوع کالا را حمل میکند مثل ماشین، الوار و یا آهنالات | Negligence: |
وزن (تناژ) محمولهای که یک کشتی میتواند بار کند که پس از شناور شدن در آبهای شود تا خط ارتفاع بار تا سیتانی در آب فرو رود | Net capacity=cargo carrying capacity cargo dead weight useful dead weight: |
وزن یک وسیله حمل و نقل خامی به علاوه تمام متعلقات (ضمایم) دایمی آن | Net tare weight: |
هنگامی که در طول دورهی تعمیر کشتی قطعات کهنه و آسیب دیده توسط قطعات نو سالم جایگزین میشوند کاهش در مبلغ سند بیمه دریایی بدلیل بهبود وضعیت کشتی ایجاد میشود | New for old: |
شرکت ملی نفت ایران | NIOC: |
در انبار موجود نیست | NIS=not in stock: |
اتحادیه ملی دریایی | NMU= Notional MNaritime Union: |
محمولهای که در کشتی جا رزور کرده بود اما تا زمان حرکت کشتی برای بارگیری در بندر حاضر نبود. | No show: |
هزینه عمومی حمل و نقل کالا بدون هیچ گونه وزن خالص | ….charge: |
وزن خالص | weight: |
O | |
حمل و نقل دریایی و راه آهن | Ocean and Rail (transport): |
سازمان تجهیزات اولیه | Original Equipment manufacturers: |
نفت سوختنی | fuel: |
ترخیص محموله از یک کشتی | |
هنگامی که مشخصات کالا با مشخصاتی که توسط مشتری …… شود همخوانی ندارد | |
فاصله تا ساحل | |
بر روی سطح آب / دور از خشکی | |
کشتی که برای حمل بار فلهای جامد و یا مایع طراحی شده | ……. Our vessel: |
کتاب و یا شرح روزانهای که توسط صاحب تانکر نفتی نگهداری میشود و در آن تمام اطلاعات راجع به ترخیص نفت و….. ثبت …………. | cord book: |
حمل کالاها (کانتینرها) پس از ترخیص آنها از کشتی توسط هر وسیله حمل و نقل از بندر به محل توزیع کالاها | rning: |
قسمتی بر روی صورتحساب بارگیری که نشان میدهد محموله روی عرضه غیر مستقف کشتی قرار داشته | |
سیستم قیمتگذاری که تغییر ناپذیر است و تابع تصمیمات کنفرانسها | |
هنگامی که چارتر نه نوع محموله و نه بندر مقصد را مشخص | charter: |
محمولهای که مقصد آن در هنگام رزرو کشتی مشخص نیست در طول مدت حمل کالا مقصد محموله مشخص نیست | cargo: |
بندری که مشخص نیست آیا یک کشتی در مدت زمان سفرش آنجا توفق میکند یا خیر | port: |
شکستن محمولههای شکننده که معمول بودن این شکستنها ……. را اجتنابناپذیر کرده | Inary breakage: |
کانتینر روباز | Open top container: |
محمولهای که عرض آن از حد معمول بیشتر | Width cargo: |
P | |
محرمانه و خصوصی | private and confldential: |
کانتینری که عمل بستهبندی کالاها در داخل آن انجام میشود | |
اندازهگیری که بر اساس هزینه حمل بار پرداخت میشود. | ……… weight: |
پرداخت | PAYT=payment: |
هزینهای که بر اساس قیمتهای روزانه تعیین میشود | Perdiem: |
خلیج فارس | PG=Persian gulf: |
برداشت کالا از انبار و بستهبندی آن طبق شرایط درخواستی مشتری | Pick and pack: |
نام و آدرسی که مشخص میکند کالا در کجا جمعآوری و بار کشتی شده است. | Placed of dispatch: |
یک سری خط افقی که با توجه به فصلهای سال و نوع آبها (آبشیرین و شور) بر روی بدنه کشتی کشیده شدهاند و سطحی را که باید بیرون از آب باشد تا تعادل کشتی حفظ شود نشان میدهد این سطح با توجه به فصلها و نوع آبی که کشتی بر روی آن شناور است تغییر میکند. | Plimsoll mark: |
بندر ترخیص کالا | POD=Port of Discharge: |
سیستم اخطار آلودگی | POLREP=Pollution Reporting System: |
مجوزی جهت استفاده از یک بندر | Poatique: |
Q | |
ضمانت کیفیت | QA: Quality Assurance: |
مقدار کمیت | Quty=quatity: |
مقدار باری که در طول یک دوره بدون محدودیت میتوان وارد کرد. | Quota: |
R | |
هزینه یک سیستم حمل و نقل / مبلغ | Rate: |
برچسبی که بر روی بسته کالاهای قابل اشتعال میزنند | Red latel: |
کشتی | Reefer: |
محمولهای که نیاز به کنترل دما دارد | Reefes cargo: |
انتقال کانتینرها از یک کشتی به کشتی دیگر هنگامی که هر دو کشتی تحت کنترل یک شبکه هستند. | Relay: |
نمایندگی | REP=representative: |
ثبت کشتیها | ROS=register of shopping |
S | |
جهت حمل کالا و مسافر استفاده میشوند | SHIPS:
1. troop-ships: |
این کشتیها جهت حمل محمولههای جامد و مایع به کار میروند | (a) freighters (cargo ships): |
زمانی بسیار رایج و محبوب بودند اما امروز به تعداد محدود ساخته میشوند. ظرفیت آنها به طور متوسط 6000 – 4000 تن میباشد. کالای عمومی شامل کالاهای بستهبندی شده (جعبه، پاکت، گونی….) و یا بستهبندی نشده (لوله، آجر، سیم و….) میباشد. | General-cargo ships: |
در این کشتیها کالا با دقت و شرایط خاص و با توجه به نوع آن توزیع میشود. | Spe cialized ships: |
این نوع کشتی مواد غذایی فاسد شدنی مثل میوه، سبزیجات، گوشت و ماهی را حمل میکند و ظرفیت آنها 12000 – 8000 تن میباشد و با سرعتی بیشتر از سرعت کشتیهای حمل کالای عادی حرکت میکنند | Reefer: |
کشتیهای با یک عرشه (یک طبقه) که مخصوص حمل تیر آهن و الوار میباشد و ظرفیت آن 000/20 – 5000 تن است. | Timber carriers: |
ظرفیت متوسط آن 15000 – 8000 تن میباشد. این کشتیها به صورت کشتیهای باری ـ واحدی طبقهبندی شدهاند زیرا بار آنها به صورت جعبههای خیلی بزرگ که سایز استانداردی دارند حمل میشود. | Containerships: |
محموله داخل کانتینرهای شناور حمل میشود که ظرفیت آن 1050 – 375 تن است. این نوع کشتی به تنهایی نمیتواند بر روی آب حرکت کند و باید توسط یدککش به کشتی متصل شود. | Barge-carrying ships: |
برای حمل و نقل وسایل موتوری و تجهیزات چرخدار استفاده میشود. شکل این کشتی مثل یک جعبه است. این نوع کشتیها حدود 2 تا 6 عرشه دارند و مانند یک پارکینگ بزرگ میباشند. | Ro-ro: |
T | |
حمل و نقل صادرات | Tand E: Transportation and expotaltion: |
جهت و مسیر حرکت یک کشتی | Tack: |
گزارشی از مقدار باری که ترخیص شده است | Tally: |
بارج رودخانهای که جهت حمل بارهای فلزی مایع طراحی شده است. | Tank bargo: |
مواد ضد آب | Tarpaulin: |
هر گونه محمولهای که حمل آن نیاز به کنترل دما داشته باشد | Temperaature controlled cargo: |
تاریخ و زمان پرداخت وجه یک حواله | Tenor: |
کانتینری با دیوارها، سقف و کف عایق که خروج گرما از درون کانتینر به خارج به حداقل رسیده است. | Thermal coutainer: |
حرکت کانتینرها بین ترمینالها و ایستگاههای حمل کانتینری و یا انبارهای کانتینری | Tunking: |
در حمل و نقل دریایی به مدت زمان بین رسیدن یک کشتی به بندر وترک دوباره بندر میگویند | Turnaround: |
U | |
تا اطلاع بعدی | UFU: Until futher notice: |
کالاهایی که به علت نوع آنها و شرایط آنها نمیتوان آنها را با کانتینر حمل کرد و در نتیجه باید حمل آنها از راههای دیگری به جز حمل با کانتینر انجام داد. | Uncontainerable goods: |
V | |
سیستم بستهبندی که هوا و رطوبت داخل کالا را میکند. این کار سایز
کالا را کمتر میکند و میتوان کالاهای بیشتری را بستهبندی کرد. |
Vacuum packing: |
عبارتی جهت بستهبندی کالا در کانتینر | Van niug: |
خریدار | Vendee: |
فروشنده | Vender: |
محموله خیلی مهم | VIC=Very important cargo: |
هزینهای برای حمل کالا بر اساس حجم آنها | Volume charge: |
با کیفیت ویژه | VSQ=Very Special Quality: |
W | |
حمل و نقل آبی و ریلی | WR=water and Rail transportation: |
انبار | Warehouse: |
روزهایی که بارگیری وتخلیه بار در طول هفته به خاطر هوای بد تعطیل نیست | Weather working days: |
محمولهای که هزینه حمل آن بر اساس وزن آن تعیین میشود. | Weight cargo: |
تمام سطح خارجی یک کشتی که در تماس با آب است | Welted surface: |
بدون اطلاع قبلی | WFN: without further notice: |
سرعت باد | WS: wind speed: |
سازمان تجارت جهانی | WTO: World Trade Organization |
آب و هوا | WX: weather: |
Z | |
مشخصات منطقهای | ZD: zone description: |
ساعت استاندارد منطقه | ZST: zone standard time |
1- شماره بارنامه | 1- B/L NO |
2- نام و آدرس حامل | 2- Carrier Address |
3- نام و آدرس فرستنده کالا | 3- Shipper Address |
4- نام و آدرس گیرنده کالا | 4- Consignee Address |
5- نام و آدرس طرف ابلاغ شونده | 5- Notify Address |
6- نام یا شماره وسیله حمل | 6- Vessel S Name / Truck No. |
7- شماره سفر / شماره پرواز | 7- Voyage No. / Flight No. |
8- نام مبدا بارگیری یا دریافت کالا | 8- Place Of Loading |
9- نام مقصد یا تحویل کالا | 9- Place Of Delivery |
10- مشخصات کالا | 10- Specifications |
11- تعداد بستهها و نوع بستهبندی | 11- Numbers And Kinds |
12- شرح کالا | 12- Description Of Goo |
13- وزن ناخالص کالا | 13- Gross Weight |
14- ابعاد کالا | 14- Dimensions |
15- نحوه پرداخت کرایه حمل
(پیش پرداخت یا پرداخت در مقصد) |
15- Payment |
16- تعداد نسخههای اصلی صادر شده | 16- Number Of Origina |
17- تاریخ حمل و تاریخ صدور بارنامه | 17- Date Of Issue And Transport |
18- شماره اعتبار اسنادی، ثبت سفارش | 18- L/C No. |
19- امضای حمل کننده یا نماینده مجاز وی | 19- Signature Of Carrier |